بازی باستان
<p>زری رقاص</p><p>• گناه: دزدی – اشیای گرانبهای همسفران را میدزدد.</p><p>• پیشینه: زری روزی رامشگر دربار بود. نجیبزادهای او را به بندگی واداشت تا آنکه شبی گریخت و برای فرار، جامه و سکههایی دزدید. از آن پس، تنها به اندازهای دزدی کرده که بتواند راه خود را به سوی امنیتی دوباره باز کند و از گذشتهاش دور بماند.</p><p>• نکات نقشآفرینی برای خدای: سبک و سریع سخن بگو و از دلربایی برای پوشاندن هراست بهره جو. با اضطراب با جواهرات یا موهایت بازی کن. آمیزهای از اعتماد به نفس و آسیبپذیری را به کار بگیر و هنگام متهم شدن، رفتارت را تغییر بده. برای جلب حمایت، پیوسته به بازیکنان نگاه کن و بکوش تا آنان را به سوی خود بکشانی.</p><p>وردان سرباز</p><p>• گناه: کشتار جمعی – در کشتار مردم بیدفاع طی یک لشکرکشی دست داشته است.</p><p>• پیشینه: وردان، سوارکاری پارتی بود که کورکورانه از فرمانها پیروی میکرد. او در به آتش کشیدن یک روستای شورشی، که حتی زنان و کودکان نیز در آن کشته شدند، یاری رساند. از آن پس، کابوسها رهایش نکردهاند. او از سپاه گریخته و گناهش را با بادهنوشی از یاد میبرد، بیآنکه بتواند فریادها را از یاد ببرد.</p><p>• نکات نقشآفرینی برای خدای: با صدایی سنگین و در جملاتی کوتاه و خشن سخن بگو. از تماس چشمی بپرهیز و به زمین بنگر. درنگهای طولانی کن، جرعهای بنوش یا آهی سنگین بکش. هنگام متهم شدن، بیپرده و بدون بهانه پاسخ بده و پذیرش گناه را نشان بده.</p><p>نرگس مُغ، نوآموز</p><p>• گناه: ارتداد – در کودکی و در زمان طاعون، به درگاه اهریمن نیایش کرده است.</p><p>• پیشینه: نرگس در زمان طاعون، کودکی گرسنه بود که زیر لب از اهریمن یاری خواست. او بعدها به جرگهی مغان پیوست و زندگیاش را وقف نیایش کرد تا گناهش را جبران کند، اما میهراسد که گذشتهاش روان او را به تباهی کشانده باشد.</p><p>• نکات نقشآفرینی برای خدای: رسمی و چنانکه گویی از روی کتابی مقدس میخوانی، سخن بگو. دستهایت را در حالت نیایش نگه دار و سرت را پیوسته به زیر افکن. هنگام متهم شدن، دچار هراس شو و با صدایی بلند و ملتمسانه بخشایش بطلب. بلرز و هرگاه نام ارواح سوار به میان آمد، هراس از دوزخ را نشان بده.</p><p>برزوی دانشمند، پیر</p><p>• گناه: دانش ممنوعه – متون و آیینهای پیشازرتشتی ممنوعه را مطالعه میکند.</p><p>• پیشینه: برزو روزی کاتب دربار بود، اما شیفتهی کشف اسرار گمشدهی هخامنشیان و دوران پیشازرتشتی شد. مغان کارهای او را کفرآمیز خواندند و او تبعید شد. او بر این باور است که نفرین بیابان و فانوسها به سوگندهای کهن گره خورده است.</p><p>• نکات نقشآفرینی برای خدای: با لحنی پریشان و سرگردان سخن بگو و به منابع تاریخی ارجاع بده. با طومارها ور برو و هنگام سخن گفتن، آنها را باز کن. گفتوگوها را با حقایق تاریخی ناگهانی قطع کن. هنگامی که از ایزدان کهن و نفرینها سخن میگویی، صدایت هیجانزده میشود.</p>